خداوندا این بنده خطا کارت را ببخش، اگر به درگاهت گناهی کردم به کرم خویش چشم بپوشان، اگر قلبی را شکستم، اگر آنچه را که برای همه بندگانت فرستادی و در نزد من به امانت گذاشتی از نیاز مندی دریغ کردم و اگر از تک تک اعضای وجودم جز آنچه خواستم که تو فرمودی مرا ببخش، خداوندا یاریم کن تا چشم هایم را همیشه بر زیبایی ها تو بدوزم، مگذار تا زیبایی آفریده هایت (بندگانت) مانع از دیدن زیبایی های تو باشد، خداوندا یاری ام ده تا زبانم همیشه در توصیف جلال و شکوه تو بچرخد، به دست هایم یاری رسان تا دست های کودکی که چشم به چشمانم دوخته را بگیرم، خداوندا تو خود بهتر می دانی که این بندهء همیشه مغرورت اکنون بر در خانه تو به زانو افتاده و در دل خویش فریاد می زند که عشقم را از من نگیر.
سلام به دوستای عزیزم، امیدوارم حال همتون خوب باشه، ببخشید اگه یه مدته که بهتون سر نمی زنم، آخه یه شیش هفت روزی حالم خوب نبود، از ساعت 2ی صبح شنبه یه بیست سی ساعتی روی تخت بیمارستان بودم، یه بیست و چهار پنج ساعتی هم توی خونه، اول خوشحال شدم و فکر کردم که دارم به آرزوم می رسم، اما متاسفانه حالم بهتر شده و البته خوشبختانه می تونم دوباره به جمع شما برگردم، به جمع دوستانی که توی این چند روز غیبتم، مدام جویای احوالم بودن، این اواخر به خصوص این چند روزی که نبودم اونقدر ایمیل برام اومده که هنوز یه چندتاییش رو نخوندم، به هر حال همین که به فکرم بودن برام کافیه.
خلاصه این فشار های روحیه لعنتی باعث شد که اینطوری بشم، وقتی حالم بهتر شد گفتم، از فکرای بیهوده و تو خالی بیام بیرون و هرگز به دنبال چیزی که از دست دادم نرم، همین کار رو هم کردم و اون قصه ای که باعث شده بود این بلاها سرم بیاد رو برای همیشه تموم و فراموش کردم، بگذریم.
خب، شما چطورین؟ خوبین؟ چه خبرا؟ کی آپدیت کرده کی نکرده؟ من که آپدیتم، تازه چند تا مطلب خوبم آماده کردم که بنویسم، امیدوارم که توی این چند روز منو فراموش نکرده باشین و بازم بهم سر بزنی!
راستی امیدوارم که پرشین بلاگی های عزیز منو ببخشن که میان بهم سر می زنن و کامنت میذارن اما من که میام بهشون سر می زنم نمی تونم براشون کامنت بذارم، آخه این پرشین بلاگ با ویندوز مدیا سنتر مشکل داره.
خوب دیگه من برم که کلی کار دارم، کلی هم درس، آخه تصمیم گرفتم بشینم درس بخونم، برم دانشگاه و به تحصیلم ادامه بدم، به نظر شما حیف نیست، که این محمد آقای ل.، متولد 1363، با رشتهء تحصیلی ریاضی که کلی زحمت کشیده تا به اینجا برسه، و در آینده می خواد از تجربه های خودش استفاده کنه، ادامهء تحصیل نده؟ به نظر خودم که حیفه، پس باید بشینم و درست و حسابی بخونم تا در آیده موفق بشم، با عشق و امید فراوون، چه اون باشه چه نباشه.
برای همتون آرزوی سلامتی و تندرستی دارم، شاد و موفق و سر بلند باشید...
سلام
...
...
امیدوارم بیشتر از پیش موفق باشید
سلا...
چه عجب تشریف آوردید!! مناجات قشنگی بود
سلام...فقط میتونم بگم ممنون....در پناه حق...یا علی..
داری به من بد می کنی محمد
خدا هیچوقف نمی بخشت
هیچی به این که تو بری بیفتی گوشه بیمارستان نمی ارزه! اهمیت نده! قوی باش!
سلام ...
موضوع چی رو نفهمیدی؟ نوشته ی من رو؟
خوب بعضی ها بودن قدیما که انتظار داشتن من اونا رو بخاطر بیارم ولی من چنین کاری رو نمیتونستن بکنم!!
سلام
محمد جان من اصلا نمی دونستم که شما متولد ۶۳ باشی
فکر می کردم که سنتون حول و حوش ۲۵ تا ۲۷ باشه
چون واقعا قریحه نویسندگی بسیار خوبی داری
نمیدونم باور می کنی یا نه!!!
من وبلاگتو از سیر تا پیاز خوندم
یعنی درست از همون روز اول تاسیس وبلاگت که سمت چپ وبلاگت روز تاسیسشو هم اشتباه تایپ کردی و باید اصلاحش کنی تا به امروز که زنده هستم ....
من حتی تمامی کامنتاتو هم مطالعه کردم
البته نه برای فضولی
فقط حس کنجکاویم گل کرده بود
با اینکه همه مطالب وبلاگتو خوندم باز هم خوب نمی دونم تو دلت چی میگذره و در گذشته چه کار کردی که اینهمه احساس دلتنگی بهت دست داده
همون بهتر که من زیاد تو مسایل شخصیه تو دخالت نکنم و چیزی ازت در موردش سئوال نکنم ...
چون صحبت از هر دردی که در گذشته آدمها وجود داشته ملال آور و بی فایدس
فقط باید به فردا فکر کرد
آره همین فردایی که مال من و تو و همس
بگو یا علی و بلند شو دوباره زندگی کن
مرد باش
استقامت کن
و فقط به فقط از خدای خودت بترس و بس
به هر حال دست نوشته هات همش زیباست
من رو هم تو غمها و دردهای اون دل کوچیکت شریک بدون ...
فقط یادت باشه که تو یه مردی
خوب؟
با این چند سخن زیبا به خدای بزرگ و منان میسپرمت
۱. سقوط از طبقه صدم همانقدر آسیب می رساند که سقوط از طبقه سوم. اگر بناست سقوط کنی بهتر است از بلندترین جا سقوط کنی.
۲. احساسات باید همواره آزاد باشد.نباید با رنج گذشته درباره عشق آینده قضاوت کرد.
۳. در زندگی لحظاتی هست که جز غم و رنج چیزی رخ نمی دهد. و نمی توانیم از آن اجتناب کنیم. اما این اتفاقات دلیلی دارد. نمی توانیم پیش از آزمون و یا حتی در هنگام آزمون به این سئوال پاسخ دهیم.تنها هنگامی دلیل وجودشانرا میفهمیم که بر آنها غلبه کرده باشیم.
۴.تنها یک چیز می تواند تحقق یک رویا را ناممکن سازد. ترس از شکست.
و اینکه...
۵.عشق و سد مثل هم اند. اگر بگذاری ترک کوچکی ایجاد شود که فقط باریکه آبی از آن بگذرد اندک اندک تمام دیواره را فرو می ریزد و لحظه ای می رسد که دیگر هیچ کس نمی تواند جلوی جریان آب را بگیرد.
یا حق
سلام آقا محمد
خدا بد نده ! چی شده؟
ولی خوشحالم که نوشتی حالت بهتره
محمد عزیز من نمی دونم برای شما چه اتفاقی افتاده که اینقدر غمگینی . ولی خوشحالم از این که داری به فکر ادامه تحصیل و آینده روشن افتادی
امیدوارم از این غم خاکستری بیرون بیای و به یک عشق جاودان و سبز بیندیشی .
به روزم رفیق
یا حق
به هر حال خوش اومدی و متنت عالی بود موفق باشی
سلام دوست عزیز ..خیلی عالی بود...به وبلاگ من سر بزن ..در ضمن لینک من تو بلاگت ندیدیم...
خوشحالم که الان شرایط بهتری دارین و می تونین تصمیمات قشنگی برای زندگیتون بگیرین. تصمیماتی که هر کدوم منشا حرکت های زیبا و نوینی برای رسیدن به یک پرواز عقابی هستن.
فشار روحی پیش میاد. درد همیشه هست. نباید از درد گریخت بلکه باید اون رو شناخت و بعد به درمان پرداخت. فکر میکنم دیگه به این شناخت رسیدن و می دونین درمان دردتون چیه و من هم به یمن این حرکت قشنگ تمام یاسهای زیبای یک احساس پاک خواهرانه و دوستانه رو از وجودم تقدیمتون میکنم
در پناه معبد عشق
سلام محمد جان
خوبی
خوشحالم که برگشتی و دوباره می نویسی
خیلی خوبه که می خوای تحصیل رو ادامه بدی
خوشحالم
ایشالله همیشه موفق باشی و به تمام آرزو های طلایی ات برسی
برای تماما لحظه هات دعا می کنم
سلام
امیدوارم که همیشه خوب باشی.......
یه سری چیزا هست که تا کسی تجربه نکنه نمیفهمه...
موفق باشی...
تا بعد
سلام مقل همیشه خوندنی بود
سلام....خیلی قشنگ بود...من آپ کردم....یه سر بزن....موفق باشی