در اعماق قلبم
نوایی آشنا زمزمه می کند
آن کیست که اینگونه
مرا محتاج خود
کرده
در برق نگاهم
چهره ای آشنا موج می زند
هرز گاهی دو چشمانم
سرابی
را با آغوش می کشد
و من سرد و بی روح
از کنارش می گذرم
آن کیست که
قلبم
در گرو دریای عشقش
به جا مانده اینگونه؟
ناگهان پر می کشیم
به
دنبالش می روم در آسمان ها
در جاده های بی سر انجامی
به دنبال تو می
گردم
با دلی مملو از شوق دیدارت
به دنبال تو می گردم
در آن لحظه تو را
دیدم
پسندیدم دل خود را
که با قلبی بدین گونه
از روی تو لبریز محبت
به
دنبال تو می گردد
امیدوار که شاید باز
سرابی بی انتها یک بار دیگر
از محبت
سیرابم کند
که فهمیدم
به دنبال تو می گردم
محمد بازم بهت التماس میکنم
دوری توداره دیونم میکنه
تو رو به هردینی که میپرستی بیا برگرد پیشم
همونی میشم که تو میخوای
همون کاری رو میکنم که ت میگی
نذارتنهایی بسوزم تنهای تنهام محمد
سلام به به ببین کی امده امشب عاشق ترین اموده میبینم که خانم بچه ها سر زدن بابا بی انصاف برو ببین چی میگه شاید دوباره تونستی باهاش باشی
از ما گفتن از تو نشنیدن
بای
قبلا که گفتم محمد جان٬ وقتی من التماسش می کردم بهم می خندید٬ دوست ندارم ولی حالا بذار اون التماس کنه و من براش افسوس بخورم٬ چون هیچ راه برگشتی برای خودش باقی نذاشته...
سلام..
بابا ای ول خیلی وبلاگ قشنگی داری ...
اگه خواستی یه سری به ما هم بزن ..
موفق باشی ..بای
ممنون مژگان عزیز٬ لطف داری٬ چشمات قشنگ می بینه...
چقدر قشنگه این احساس زیبایی که داری
همین که دلت با خداست بزرگترین چیزا روداری
حس قشنگ فقط از یه دل زیبا و پاک سر چشمه میگیره
هیچ وقت دنبال سراب نباش چون خسته میشی دلت شکسته میشه . تا بخوای شکسته های دل رو جمع و جور کنی ممکنه خیلی چیزا رو از دست بدی.
بهتون غبطه می خورم و احسنت میگم به پاکی و صدا قتتون
تنها با یاد خدا دلها آرام میشه
براتون آرزوی سلامتی و شادی دارم
در اعماق قلبم نوایی آشنا زمزمه می کند آن کیست که اینگونه
مرا محتاج خود کرده در برق نگاهم چهره ای آشنا موج می زندهرز گاهی دو چشمانم سرابی را با آغوش می کشد و من سرد و بی روح از کنارش می گذرم آن کیست که قلبم در گرو دریای عشقش به جا مانده اینگونه؟
...
سلام وبلاگ داغ وشیرینی داری امیورام هر آرزویی که داری بهش برسی و آشیونت بوی عطر و گلاب بگیره و پر از شکوفه های شادی و عشق پر بشه حرفات خیلی قشنگه چون از ته دل عاشق هستی و حرف دلت هست موفق پیروز باشی . اگه دوس داری تبادل لینک می کنیم ما هم یه کلبه تنهایی داریم
خیلی ازت ممنونم دوست من٬ شما هم موفق باشی و به هر آرزویی که داری برسی...
سلام عزیزم...ممنون...با وجود شما ها دیگه غصه نمیخورم...راستی به این وب حتما سر بزن و تنهاش نذارین...چون این دوست عزیزم احسان بخاطر دیدن وب های ما تصمیم گرفته از بلاگفا خارج بشه و بیاد همسایه ما بشه...
www.ghalbeyakhi.blogsky.com
ممنون....در پناه حق...یا علی...
بالا پوشی از حقیقت دارم و لاهوت جانم با کلمات در جدل است
زیبا بود
موفق باشی
امشب میان هزاران نگاه چشمم فقدان نگاهی را حس می کرد که اگر بود هرگز حتی لحظه ای در آن نمی نگریست... ما انسان ها رسوم عجیبی داریم، اینطور نیست؟!
بازم مثل دفعههای قبل عالی بود موفق باشی
سلام محمد جون
خسسسسسسسسسسسته نباشی
باب هنوز که لینک من تو وبلاگت نیست
سلام دوست عزیزم
مثل همیشه عالی بود
من لینک شما رو گذاشتم
موفق باشی
سلام دوست مهربونم
مثل همیشه عالیه عالی بود
امیدوارم در تمام لحاظات زندگیت درست فکر کنی و درست تر عمل کنی
بهترین ها رو همیشه برایت ارزومندم....
It is time, to break the chains of life
if you fallow you'll see
what's beyond the Reality
...
...
زیبا بود!
موفق باشید(من ...)
سلام..........خدای پاکی ها به تو دو تا چشم داد که با اونا
برای سعادت گریه کنی ..........
برای عشق ببینی ..........
و برای محبت ببندیشون .........
من عضو جدید این خانواده هستم........وبلاگت خیلی زیبا و پر محتوا هست..........بازم میام......منم آپدیت کردم.........منتظر حضورت هستم..........بابای
مرسی
اقا اینجا خیلی قشنگه ...
یعنی یه جورایی باهاش حال میکنم
خودت هم که اهل صفا و صمیمت و حالی !
خلاصه که همه چیز ردیفه که یه وبلاگ توپ داشته باشی و داری ...
امید وارم موفق باشی !
سلام آپدیت کردم گلم سر بزن
دلنوشته زیبایی بود . سرشار از حس و محتوی ولی:
سراب؟؟!! با شهامت پی حقیقت باش و از لحظه ها وسعتی بیافرین.
پاینده باشید و در پناه حضرت دوست
سلام....ممنون از لطفت.....من آپدیت کردم....خواستی یه سر بزن....در پناه حق....بابای
آیین عشق
و عشق اگر الهی باشد کلام در وصفش قاصر ( کاترین پاندر)
در روزهای عمرم ، روزی فرارسید که ناخودآگاه و بی خبر درگیر عشقی زمینی شدم . گمان کردم در حال تجربه حسی بی نظیر و عالی ام و از آنجا که یاد گرفته بودم به عاقبت و سرانجام کا ربیندیشم ، مدت زیادی از آغاز این حس نگذشته بود ، که در این اندیشه ، ترسی عظیم مرا فرا گرفت . نگران بودم مبادا آن چه را که کمال خود را در داشتنش می دیدم از دست بدهم و ان جا بود که سعی کردم به وضوح در یابم بر من چه گذشت و چه اتفاقی در شرف وقوع است . دیدم نصیب من از این عشق زمینی ، دلبستگی ، وابستگی ، عادت و اسارت است .وگسستم عشقم را
سلام
وبلاگ زیبایی دارید...
وقت کردی به تنهایی من سر بزن...
دوستدار تو...
سلام محمد جان / دوست عزیز خیلی متاسف شدم که نوشتی مریض بودی / امید وارم که همیشه شاد ؛ سلامت و مهربان باشی/ خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی زیبااااااااااااااااااااااااااا بود هر چی بگم کمه / هم مناجات قشنگ بود هم سراب جاده /
نمیخوام فضولی کنم اما وقتی دیدم گفتی جائی برای خودش نذاشته درکت میکنم/
راست من آپ هستم به من سر بزن عزیز
شبنم
برکه
سلام به دوست همیشگی...من آپ دیت هستم و منتظر حضور گرمت عزیزم....در پناه حق....یا علی...